دانلود نجوای شیطان اثر سپیده فرهادی
قطره های آب سرگردون روی پوست تنم سر می خوردن و به سمت پایین می رفتن. چشمام بسته بود. سردم شده بود اما داشتم بازم مثل همیشه لجاجت می کردم. نمیخواستم چشمامو باز کنم. باید این سر درد لعنتی رو یه جوری آرومش می کردم. حتی به قیمت سرما خوردگی فردا. حرفای مریم بدجور توی سرم می کوبید. بالاخره لرزش کار دستم داد و با یه نفس بلند خودمو از زیر آب بیرون کشیدم. شیر آبو بستم و توی آینه روی در به خودم نگاه کردم. رنگ لبام به کبودی می زد. غبغبم بالا و پایین شد. با دستام موهای مشکیم رو از دور صورتم جمع کردم و با نفرت چشمامو از آینه گرفتم. حوله حمومم رو پیچیدم دور خودم و یه نفس عمیق کشیدم. انگاری سر دردم کمتر شده بود. بدون اینکه برق اتاق خوابو روشن کنم وارد شدم. در بالکن باز بود. سوز می اومد داخل. نمیدونم امشب چرا اینقدر سردم بود. توی تابستون و این سوز سرما یه مقدار عجیب بود. آباژور کنار تخت خواب روشن بود. چشمم به پاتختی و عکس خودم و بهنام افتاد. به سرعت برق نگامو از عکسا گرفتم و به سمت بالکن رفتم. -هیــــــــــــس. صدات در نیاد وگرنه خونت پای خودته. بدنم قفل شد. یه چیزی مثل یه سکته ناگهانی گلومو چسبید. انگار بختک افتاده بود روی تنم. بسم ا… حرکتی به بدنم دادم تا از محاصره دستای قدرتمندی که بدنم رو اسیر کرده بود خارج شم که سردی جسم تیزی رو زیر گلوم حس کردم. -ای آی قرار شد شیطنت نکنیا و…
مشخصات فایل :
عنوان: نجوای شیطان
نویسنده: سپیده فرهادی
تعداد صفحات: ۹۴
زبان: فارسی