دانلود داستان دفترچه بیمه نوشته جلال آل احمد
تازه زنگ تفریح را زده بودند و معلمها، یک یک، از میان هیاهوی بچههایی که با سر و صدا، توی حیاط مدرسه ریخته بودند، و دوان دوان به طرف منبع آب هجوم آورده بودند، فرار میکردند و به طرف دفتر پناه میآوردند. اتاق کوچک بود. میز ناظم مدرسه نصف آن را گرفته بود. و به سختی میشد رفت و آمد کرد. دور تا دور بالای اتاق را سیمهای چرک و سیاه برق و تلفن و زنگ اخبار پوشانده بود. بالای سر میز ناظم مدرسه عکس قاب گرفته و بزرگ جوانکی با لباس پیشاهنگی، خاک گرفته و رنگ و رو رفته، به دیوار آویزان بود. غیر از صندلیهای دور اتاق، یک گنجه و یک چوب رخت و یک روشویی حلبی و یک تابلوی بزرگ اخطارها و اعلانهای اداری، دیگر اثاث اتاق بود. یک عکس دستهجمعی کوچک هم روی بخاری بود که دیپلمههای نمیدانم کدام سال مدرسه را با لباس شق و رق و معلمها و ناظم و مدیر همان سال نشان میدادو…
مشخصات فایل:
عنوان: دفترچه بیمه
نویسنده: جلال آل احمد
تعداد صفحات: ۱۲
زبان: فارسی