کتاب زن زیادی نوشته جلال آل احمد
کتاب زن زیادی نوشته جلال آل احمد آنکه از در عکاس خانه وارد شد و بالحنی عوامانه و گرم، سلام کرد مردی سی و چند ساله بود که کلاه مخملی اش را تا بالای گوشش پایین کشیده بود. صورتش برق می زد و بوی بساط [...]
کتاب زن زیادی نوشته جلال آل احمد آنکه از در عکاس خانه وارد شد و بالحنی عوامانه و گرم، سلام کرد مردی سی و چند ساله بود که کلاه مخملی اش را تا بالای گوشش پایین کشیده بود. صورتش برق می زد و بوی بساط [...]
دانلود داستان دفترچه بیمه نوشته جلال آل احمد تازه زنگ تفریح را زده بودند و معلمها، یک یک، از میان هیاهوی بچههایی که با سر و صدا، توی حیاط مدرسه ریخته بودند، و دوان دوان به طرف منبع آب هجوم [...]