دانلود کتاب چشم ها اثر نیلوفر قائمی فر
سردار – آلا چقدر حرف میزنی!
-نه مثل تو نوچ نوچ کنم مثله اسکیپی
«سردار شاکی نگام کرد و کاسه رو گرفتم و گفتم:»نچ نچ نچ..
ریتمیک نچ نچ کردم و رفتم تو آشپزخونه تا ترشی بیارم، شاکی داد زد : آلا!
-ببین تعریف کن باید برم از تو تراس آشپزخونه بیارم.
داد زد: اونطوری!؟ همه فکر میکنن زنمی با روبند و موی باز داره میره تراس آبروی منو
ببره…
-اَهَه…
شاکی گفت: گفتم هرغلطی میکنی، آبروی منو خونوادمو حفظ کن، تو خیابون چادر….
مشخصات فایل:
عنوان: کتاب چشم ها
نویسنده:نیلوفر قائمی فر
تعداد صفحات: ۵۰۴
زبان: فارسی