دانلود کتاب شراره اثر زهرا رضایی
ماشین را در پارکینگ پارک کرد و به سمت راهرو پیچید.هنوز پایش روی اولین پله نگذاشته بود که مادر در را به رویش باز کرد و با رویی گشاده لبخند زد و گفت: – سلام پسرم خسته نباشی – ممنون ، خسته که چه عرض کنم کلافه ام. توی مطب پرنده هم پر نمیزد. خانم میلانی با مهربانی به پسرش نگاه کرد و گفت: – نگران نباش، تو تازه شروع کردی، کم کم شناخته می شی و سرت شلوغ میشه. امید وارد خانه شد. در را پشت سرش بست و گفت: – امیدوارم همینطور باشه که شما میگین. روی مبل نشست، دستش را پشت گردنش قرار داد و چشمانش را برای لحظه ای بست وآرام پرسید: – مادر شام چی داریم؟ خانم میلانی که به آشپزخانه میرفت گفت: – چه عجله ای داری پسر! ساعت شیش هم نشده . حالا کو تا شام. و بعد از کمی مکث ادامه داد: – راستی پدرت چیکار میکرد؟ – وقتی من می اومدم هنوز، پنج،شش تا مریض داشت. احتمالاً امشب دیر بیاد. امید نگاهی به دورو برش انداخت و گفت: – مادر نازنین خونه نیست؟ – نه، اما کم کم پیداش میشه. خانم میلانی از آشپزخانه خارج شد. سینی را که دو فنجان چای در آن بود روی میز قرار داد و رو ی مبل نشست. – حتماً دوباره رفته به دوستش سر بزنه ؟ و…
مشخصات فايل:
عنوان: کتاب شراره
نويسنده: زهرا رضایی
تعداد صفحات: ۴۶
زبان: فارسي