کتاب زن زیادی نوشته جلال آل احمد
آنکه از در عکاس خانه وارد شد و بالحنی عوامانه و گرم، سلام کرد مردی سی و چند ساله بود که کلاه مخملی اش را تا بالای گوشش پایین کشیده بود. صورتش برق می زد و بوی بساط سامانی ها را می داد. یخه اش از بود و کت و شلوارش انگار الان از گل چوب رختی مغازه ی دوخته فروشی پایین آمده بود. موی تنک دو طرفه صورتش، از طرف بالا کم کم تنک تر می شد و هنوز به زیر کلاه نرسیده، دیگر از مو خبری نبود.یکی از دونفری که پشت یک میز نشسته بودند و با هم حرف می زدند، بلند شد و……
مشخصات فایل:
عنوان:زن زیادی
نویسنده:جلال آل احمد
تعداد صفحات:۱۸۴
زبان:فارسی