دانلود کتاب خاطراتی از اداره امنیت اثر یارو سلاو هاشک
این قصه مربوط به زمانی است که در پراگ مقدمات استقبال از موکب ملوکانه فرانسوا رزف اول فراهم می شد پادشاه آمده بود تا با ضربه پتکی اولین سنگ بنای یک بل را کار بگذارد از نظر مردم جک جبار پیر اصلا چیزی از پل سرش نمی شد او می آمد یکی می زد تو سر سنگ و بعد اعلام می فرمود از دیدن شما چک ها بسیار مشعوفیم
عنوان:کتاب خاطراتی از اداره امنیت
نویسنده: یارو سلاو هاشک
تعداد صفحات: ۱۲
زبان: فارسی