کتاب افسون شانس نوشته م.ش.انصاری
یک سال از تحصیل آنها در دانشگاه گذشته بود و این مدت روابط خاصی بین آنها به وجودنیامده بود اما در گوشه ذهن بهرام به صورت ناخود آگاه تصویری جذاب از شخصیت ندا شکل گرفته بود طوری که در طول دوران تعطیلی تابتان احساس می کرد چیزی گم کرده است سال دوم تحصیل که شروع شد در اولین روز آن وقتی بهرام وارد کلاس شد ناگهان نگاهش بانگاه ندا که روی صندلب روبه روی در نشسته بود تلاقی کرد و…
مشخصات فایل:
عنوان:افسون شانس
نویسنده:م.ش.انصاری
تعدادصفحات:۱۹۶
زبان:فارسی