دانلود رمان تصادف
شدم و رفتم بیرون، تو راه جلوی بانک ۶۰۲ سریع یه مانتو شلوار مشکی با یه شال قرمز گذاشتم وسوار وایستادم وپول کشیدم وسوار ماشین شدم ،داشتم موهامو تو آینه درست میکردم که یهو محکم رفتم تو شیشه ،شانس اوردم کمربند بسته بودم وگرنه سرم میشکست،سریع از ماشین پیاده شدم که دیدم بعلللللله یه مازراتی زده به ماشینم.یه ماهی میشد ماشینمو خریده بودم ،خیلی هم سرش حساس بودم.
راننده ی ماشین پیاده شد، داد زدم:چیکار کردی آقا. … آقاهه که خیلی باشخصیت به نظر میومد یه نگا به ماشین کرد و گفت :وایِِِِ ی ی ی معذرت میخوام و….
مشخصات فایل:
عنوان: رمان تصادف
نویسنده:m:-salar
تعداد صفحات: ۱۹۹
زبان: فارسی