کتاب منگی اثر ژونل اگلوف
بالشتم خیس بود که خوابم برد.صبح با سردرد بدی از خواب پاشدم.خودمو هی میزدم به خواب.نمیخاستم بیدارشم دلیلی برای بیداری وجود نداشت.دوباره به زور خودمو خوابوندم….تو خواب از دلتنگی گریه میکردم.تیکه تیکه کابوس میدیدم.دردی لای پاهام میچیپید از تو تاریکی چشماشو میدیدم.بدنم گر میگرفت و یهو یخ میکرد بانگرانی به خودم میگفتم که باید چی کار کنم؟به کی بگم؟؟چه شکلی به بابام بگم…
مشخصات فایل:
عنوان: منگی
نویسنده: ژونل اگلوف
تعداد صفحات: ۴
زبان: فارسی